:دييييييييييييي

سنا خون تو هم حلال شد سناااااااااااااااااااااااااااااااا
جدا خونت حلال شد :دي

اي بابا من که خاطره ندارم دوبار ساقي رو ديدم که خيلي ازش خوشم اومد همونجوري بود که ميخاستم اين يعني دوستي؟ چند تا از بچه هاي بلاگفايي رو هم ديدم تو قراروبلاگي که با دختر داييم داشتن ولي دوست جون جوني با هيچ کي نيستم شايدم اونا نميخان با من دوست بشن ولي من همه رو دوست دارم ببخشيد اشک مجال ادامه نميدهد

نه بابا گيسو جون ول کن ساقي رو بذار بره تسنيمو بکشه يه ملت از دستش راحت شن:دييييييييي

کار منم آسون ميکنه!

مرسييييييييييي ساقي جون:-*******:دي

گيسو ولم كن بزار بكشمشششششششششششش:ديييييييييي

تسنيم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خون ت حلال شد!!!!!

الان دوستانه است مگه اينجا؟مگه نمي بيني من صبح و ظهر و شب با ساقي دعوا مي کنم؟

سلام گيسو جون

من که هم ترمي يه ريحون و سعيده بودم و هميشه دوس داشتم از ماجراهاي خودم و شوکول وبي داشته باشم...اينجوريا شد که وب ساختم و کم کم با همه دوستاي ريحون و وب هايي که خودم خواننده شون بودم دوست شدم

همه تون برام دوستاي عزيزي شدين...تو ,سنا ,فيلسوفچه ,الهه,ساقي و ...

salam..

دوست عزيز و مهربان .خسته نباشيد.وب خوب وارزشمندي را ارايه نموده ايد

باران پاشو برو دم خونشون براش كمپوت سيب زميني ببر و بغلش كن و بعدشم خودت مريض شو! پاشوووووووووووووووووو:دييييييييييي

وااااااااااااااااااااااااااي دلم يه جوري شد با کامنت آفتابي..........

دلم مي خواد بغلش کنم...........

تو هم چه سوالايي مي پرسيا!!!!!!!

خب شد ديگه.... پرسيدن نداره

اصلا حوصله ندارم حتي حوصله ي جواب دادن به اين سوالا رو

فاطمه گفتم بهت ديگه! بزار به سن من برسيد!!:ديييييييييي

الهييييييييييييييييييييييييي سنا جونممممممممممممم

خب گيسو جان من خاطره زياد دارم:دي اما خاطره هامون هم همه مجازي اند:دي تو همين محيط اتفاق افتادن!

چقده قهر و آشتيه بيخودکي داشتيم

يه وختايي هم خودمونو ميکشتيم که تو وب آفتابي اول شيم!:دي خل بوديما:))))

اما از همه بهتر واسم قرارهايي بوده که با بروبچ داشتيم...

بيشترشم با ساقي بوده:)

ساقي بيا وب آفتابي ببين دوستي وبلاگي چيه؟؟؟